عنوان رساله: بررسی مؤلفه های مؤثر بر انتخاب سبک رهبری جمعی در شبکه های نوآوری
ایجاد شبکه ها برای افزایش عملکرد شرکتها و دستیابی به فناوریها، یکی از استراتژیهای شناخته شده در باب همکاری های تحقیق و توسعه است. در سال 1991 فریمن پیشبینی کرد که اهمیت شبکه سازی میان شرکتهای مستقل رشد خواهد کرد، به نحوی که به یکی از راههای متداول توسعه محصول و فرآیند تبدیل خواهد شد (Doepfer, 2012). راثول نیز در کتاب معروف خود درباره مدلهای نوآوری، اهمیت شبکهسازی را پیشبینی کرده است. از نظر او فرآیند نوآوری از فرآیند خطی به فرآیندی با فعالیتهای تراکنشی تبدیل خواهد شد که ابتدا در سطح شرکت و با تیمهای وظیفهای و دیگر فعالیتهای مرزگستر اتفاق میافتد، اما به آرامی دامنه این تغییرات از مرز شرکتها فراتر میرود و بازیگران بیرونی را نیز شامل میشود. راثول ورود به نسل پنجم نوآوری را ملزم کار با انواع و اقسام شبکهها میداند و معتفد است که فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز کار از طریق این شبکهها را تسهیل و تسریع میکنند (تید و بسنت، 1391).
رهبری شبکهها کاری بسیار پیچیده و مشکل است و بعضاً از توان یک شرک یا مجموعه خارج است و لذا در برخی مواقع چندین مجموعه عهدهدار رهبری میشوند (Agranoff ,2007; Bryson, Crosby and Stone, 2006). با توجه به اینکه رهبری جمعی و مشارکتی خود به پیچیدگیهای کار میافزاید، مشخص کردن شرایط و اقتضائات مورد نیاز برای اینگونه رهبری و همچنین نحوهی تقسیم کار میان تیم رهبری، نقشهای مختلف آنها و موارد دیگر از مسائلی است که در حوزه شبکههای نوآوری در این پژوهش مورد بررسی و تحقیق قرار میگیرد.
لذا در این پژوهش، بر مؤلفه های مؤثر بر انتخاب سبک رهبری جمعی در شبکه های نوآوری تمرکز میشود و ضمن بررسی سبک های مختلف رهبری و رهبری جمعی در شبکه های نوآوری، شرایط استفاده از سبک رهبری جمعی و نیز نحوه تقسیم کار میان هابها مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. روش تحقیق مد نظر نیز، ترکیبی از روشهای کیفی و کمی می باشد.